8ماهگی موژان جیگر
سال اول محرم باباجونش دوست داشت موژان جون لباس حضرت علی اصغر رو بپوشه که خیلی هم جیگر شده بود موژان جون تا 10ماهگی ...
نویسنده :
مامان جون مهناز
22:28
موژان و سیب زمینی
دخمل مامان عاشق سیب زمینی وقتی میگم موژان سیب زمینی می خوری میگه پطر( کامپیوتر) ببینم میگه چی دی ( سی دی) بذارم بعد نمنی(سیب زمینی) سرخ کن من بخولم ...
نویسنده :
مامان جون مهناز
22:27
محله قدیمی
اینجا جایی که من و خواهر و2 برادرم بزرگ شدیم و خاطره داریم به خاطر همین از جیگر مامان عکس گرفتم تا برام به عنوان یه عکس خاطره بمونه و تو همون روز تونستم شماره دوست قدیمیم رو بعداز مدتها پیدا کنم و خیلی خوشحالم ...
نویسنده :
مامان جون مهناز
22:27
محبت کردن
عزیز دل مادر چقدر شما با محبتین وقتی باباجون به شما میگه موژان خانم سر باباجونو دست میکشی شما سریع میای تا کار منو راحت کنی میشینی سرشو ماشاژ میدی الهی مامان فدات بشه ...
نویسنده :
مامان جون مهناز
22:27
سیزده بدر 1392
امروز سر ساعت 7 با خوانواده شوهرم به جنگل رفتیم اسم جنگلم ایستگاه فروهره باباجون موژان مارو سر ساعت 6.30 بیدار کرد ولی موژان بیدار که نشد هیچ از تختش اومد پایین زیر تخت ما خوابید دوباره بیدارش کردم با گریه لباسشو پوشیدم گذاشتمش تو ماشین صبحانشم تو ماشین خورد. قیافه اول صبح موژان وقتی هم رسیدیم موژان خانم مشغول بازی با توپش شد صبحانه رو اماده کردیم و خوردیم بعد صبحانه رفتیم عکس بگیریم این عکس هم طبق عادت بیشتر بچه ها با چوب بازی کردن بعد از عکس گرفتن ساعت 1 باباجون به اتفاق مردای فامیل مشغول کباب درست کردن شدن. بعداز غذا یکمی با ماهان جون...
نویسنده :
مامان جون مهناز
22:26
دریا رفتن
اینجا دریای بندر گز که با عمه جون موژان وشوهرش و بچه هاش رفته بودیم ...
نویسنده :
مامان جون مهناز
22:26
تالار اسپیناس
اینجا تالار اسپیناس واقع در روستای جفاکنده که با باباجون و حسین جون و مریم جون رفته بودیم طبق عادت موژان که می خواستم ازش عکس بگیرم خودشو کج میکرد چشماشو چپ میکرد ولی با هزار بدبختی ازش عکس گرفتم ...
نویسنده :
مامان جون مهناز
22:26
سفره هفت سین
اینم اولین سفره هفت سین من که اینو درست کردم البته رو میز موژان جون بعد دیدم جالب نشد همینکه بچه های شیطون زیادی توی عید میان عید دیدنی گفتم بزارم رو میزم اینم نمای کامل از هفت سین ...
نویسنده :
مامان جون مهناز
22:25
ماهی و عید دیدنی
ماهی های جیگر مامان که توی اکواریوم دارن شنا میکنند و دخمل مامان میاد میبینه و ذوق میکنه اولین روز عید اینجا موژان جون اماده شده تا بریم خونه بابی ومانو عید دیدنی ...
نویسنده :
مامان جون مهناز
22:25